مزایا و معایب وکالت تامالاختیار بلاعزل
در این نوع وکالت همچنان خطرات شایانی موکل را تهدید میکند. برخی از آسیبها بدین شرح است:
اسقاط حق عزل وکیل، مسقط حق فسخ عقد وکالت نبوده و موکل میتواند همچنان عقد وکالت را فسخ کند.
به محض اینکه موکل فوت کند و یا دچار جنون و امراض روانی شود و یا ورشکسته شود، عقد وکالت به خودی خود منفسخ شده و منحل میشود.
موکل میتواند موضوع وکالت را خود به انجام رساند. در این صورت وکالت شما بلااثر و بی ارزش خواهد شد.
اعطاء وکالت، قانوناً سبب مُمَلِک محسوب نمیشود و مادامی که موضوع وکالت در انتقال، انجام نگردیده موکل به عنوان مالک شناخته میشود. در این وضعیت طلبکاران میتوانند مالی را که شما نسبت به آن وکالت بلاعزل دارید را براحتی توقیف و نهایتاً منتقل نمایند. گفتنی است اجرای مهریه در این موارد بسیار مرسوم است.
در مواردی که وکالت بلاعزل، بواسطه تفویض وکالت، در ایادی متععدی به گردش درآید (در اصطلاح دست به دست بچرخد)، هر آیینه ممکن است یکی از این روابط قراردادی که منشاء وکالت بوده، منحل شود و در نتیجه تمام معاملات بعدی نیز به تبع آن از درجه اعتبار ساقط گردد. به عنوان مثال ممکن است یک اتومبیل گران قیمت بواسطه وکالت بلاعزل، چندین نوبت بین اشخاص متعددی نقل و انتقال شده باشد و نهایتاً به دست شما رسیده باشد. اکنون اگر یکی از این اشخاصی که قبلاً وکالت داشته، معامله خود را با نفر بعدی برهم زند، تمام وکالتنامههای بعدی از جمله وکالت شما نیز به تبع آن باطل خواهد شد